امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد رحمه الله، یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال رمزآلودترین شخصیتهای تاریخ معاصر افغانستان، در ولایت قندهار و در خانواده متدین و سادهزیست چشم به جهان گشود. او از دل مردمی برخاست که سالها در برابر استعمار، ظلم و بیعدالتی ایستادگی کرده بودند و از همان دوران کودکی، نشانههایی از پایداری، تقوا و روحیه مستقل در او دیده میشد.
در دوران تهاجم اتحاد جماهیر شوروی سابق به افغانستان، مرحوم ملا محمد عمر مجاهد چون هزاران فرزند این سرزمین، تفنگ به دست گرفت و به صف مجاهدین پیوست، اما آنچه او را از دیگران متمایز ساخت، تنها حضورش در میدان نبود، بلکه بینش ژرف، اخلاص عملی و تواناییاش در هدایت و همگرایی نیروهای متفرق در مسیر آرمانهای اسلامی بود.
پس از پایان جهاد علیه نیروهای شوروی و فروپاشی نظم سیاسی کشور، هنگامی که افغانستان در گرداب جنگهای داخلی فرو رفته بود، با ابتکار، شجاعت و با اتکاء به ایمان عمیق خود، نهضتی را به نام “تحریک اسلامی طالبان” بنیان نهاد که بعدها به نام امارت اسلامی افغانستان شناخته و حاکم شد. این حرکت که ابتدا با هدف مبارزه با فساد، ناامنی و بیعدالتی آغاز شده بود، به زودی ابعاد سیاسی، نظامی و منطقهای پیدا کرد و جایگاه ویژهای در ساختار معادلات افغانستان و منطقه یافت.
او شخصیتی بود زاهد، متفکر، باهوش و اهل بصیرت، که از قدرت برای خدمت به ارزشهای دینی و سنتهای اصیل مردم افغانستان بهره گرفت. سبک رهبری او نه بر مبنای شهرتطلبی یا تمایل به قدرت، بلکه بر محور تعهد دینی، عدالتخواهی و احساس مسئولیت در برابر امت اسلامی استوار بود.
در طول سالهای زعامت خود، هرچند کمتر در محافل عمومی ظاهر میشد، اما حضورش در صحنههای کلیدی و تصمیمات سرنوشتساز، همواره تعیینکننده بود. بسیاری از تحلیلگران سیاسی و محققان جهان اسلام، از او بهعنوان یکی از رهبران تأثیرگذار جهان اسلام یاد کردهاند؛ رهبری که با سکوت خود سخن میگفت و با عمل خود الگو میشد.
خانهاش ساده، روابطش صمیمی و نگاهش همیشه بلند بود. در دوران زندگیاش، همواره از تجمل و نمایش دوری جست و با مردم، مانند یکی از آنها زندگی کرد. یاران دوران کودکی، همسنگران جهاد و نزدیکانش همگی بر تواضع، دیانت و صلابت شخصیتی او شهادت دادهاند.
با گذشت سالها از وفاتش، نام مرحوم ملا محمد عمر مجاهد همچنان در حافظه تاریخ اسلامی و ملی بهعنوان نمادی از ایستادگی در برابر ظلم، بی عدالتی، بی نظمی و اشغال و نیز نمونهای از زهد و بیادعایی در رهبری و الگویی از ثبات قدم در راهی که به آن ایمان داشت زنده است.
او نه تنها بنیانگذار یک ساختار دینی- سیاسی بود، بلکه به چهرهای مبدل شد که میراث فکری، سیاسی و اعتقادیاش، امروز نیز در گفتوگوهای ملی و منطقهای بازتاب دارد. نام او با برگهایی از تاریخ گره خورده که هنوز بسته نشدهاند و صدای او در میان نسلهایی شنیده میشود که بهدنبال هویت، عدالت و عزتاند.